امیر علی - لبیک اللهم لبیک
دلم گرفت و کسی نپرسید چرا.... ؟
خسته ام ، خسته
از گریه های نکرده ، از بغض های فرو خورده و از تنهایی های همیشگی ...
از ناگفته های رنگی ...
از زمانی که من از من جدا شد ، احساس کردم قلبم دیگر دریچه ندارد....
حالا هر وقت شب ها سگ ها پارس می کنند نمی ترسم ...
چون دیگرترس وارد قلبم نمی شود...
چشم روشنی
هان ای انسان چشمت روشن ،
اگر با گذشت این همه سال از عمرت ( و با داشتن این همه استعداد قابلیت امکاناتو عقل علم و وحی )با زهم مثل حیوانی درچراگاهی گامی نهی و خوابی کنی .
آری تمدن و تکنو لوژی و پیدایش و پیشرفت ابزار جدید زندگی را راحت ترکرده و رفاه و آسایش را به ارمغان آورده است ولی مگر کمال انسان در کسب همین رفاه مادی است ؟؟؟؟؟؟
اگر چنین باشد حیوانات که در خوراکو پوشاک و مسکن و ارضای شهوت از انسان جلوترند !
اصولا آیا این پیشرفت تکنولوژی موجب رشد انسانیت شده است ؟
آیا این آسایش آرامش هم آورده است ؟؟؟؟
به هرحال همانگونه که اگر دست انسان را در دست رهبران معصوم و عادل نگذاریم به انسانیت ظلم شده است ، اگر دل انسان هم با خدا گره نخورد به مقام انسانیت توهین شده است
به روز رسانی مشهدی
.... السلام علیک یا علی ابن موسی الرضا
عهد کرده بودم ننویسم تا مشهد جور بشه
انشالله دعا کنید بتونم دعاتون کنم
لبیک
لبیک
لبیک اللهم لبیک
انالحمد والنعمه لک و الملک
لاشریک لک لبیک
این سرود هستی است
گوش فرا دهید زمین و زمان و آسمان و هر چه در آنهاست همه می گویند
لبیک
گفتم این شرط آدمیت نیست
مرغ تسبیح گوید ومن خاموش
مومنینی برگزیده در صفوفی به هم پیوسته محرم به لباس عشق همه می گویند
لبیک
از ما که دعاست
اللهم ارزقنا حج لبیتک الحرام
اللهم عجل لولیک الفرج و جعلنا فی اعوانه و انصاره
سه دسته
حضرت علی علیه السلام در کلامی گهربار مردم را به سه دسته تقسیم می کنند و می فرمایند :
مردم سه گروه هستند :
. علمای ربانی
. دانشجویانی که در راه نجات خویش به دنبال تحصیل علم هستند
. احمقانی بی سر و پا که به دنبال هر صداییمی روند و به هر بادی می جنبند اینان نورعلم را فرا راه خویش قرار نداده و به ستونی محکم پناه نمی برند
آقا جان
اوج . . .
واسه اون گنبد زرین
پشت کوه های خراسون مرقد پاکتو دیدن
واسه او صحن مطهر تو غروب کنار ایوون
واسه کفترای معصوم که تو آسمون می گردن واسه آدمای مغموم که میان دخیل می بندن
واسه اون هوای تازه که پر از عطر گلابه اگه دستم به ضریحت برسه واسم یه خوابه
واسه اون حوض قشنگی که پر از آب زلاله واسه سنگ فرشای ایوون که برام خواب و خیاله
دل من تنگه میدونی کاشکی قابلم بدونی
چقدر آرزو دارم لب حوض وضو بگیرم یا که از تربت پاکت مثل یاسا بو بگیرم
واسه اون اوج شکفتن توی عالم زیارت واسه اون لحظه که آدم می رسه به بی نهایت
واسه اون کفشا که مردم روی پله در میارن واسه اون شمعی که روشن توی صحن تو می زار
واسه اون ساحت پاکی که درش همیشه بازه واسه دستای نیازی که به سوی تو درازه
دل من تنگه می دونی کاشکی قابلم بدونی
هیچ کسی نومید و ناکام نمی ره از آستانت تو پر از لطف و شفایی واسه درد دوستانت
مثل مرهم تو میمونی واسه آدمای دربند تو امیدی که می شینه توی قلب یه نیازمند
تو صدام کن تو صدام کن زائر کوی تو باشم
یا برای کفترات من سر ظهر دونه بپاشم
من یه قاصر یه خطاکار لحظه خوب مناجات
میدونم که هیچ نیازی به زیارتم نداری
اما من غرق نیازم اما تو بزرگواری
واسه تو حرم نشستن واسه لحظهی رسیدن
غیبت
غیبت 4
سرچشمه غیبت
علل و عوامل غیبت از دیدگاه قرآن و روایات عبارتند از
سوء ظن و تجسس ( شک )
ازمهمترین علل و عمامل گناه غیبت سو ظن وتجسس دراحوال و اسرار مردم است در قرآن در مورد سوء ظن داریم :
« ای کسانی که ایمان آورده اید از بسیاری از گمانها بپرهیزید چرا که بعضی از گمانها گناه است و
در کار دیگران تجسس نکنید »
اگر می خواهید غیبت نکنید باید سوءظن نداشته باشید و چنانچه بخواهید گرفتار سوء ظن نشوید باید درامور مردم جستجو نکنید ، پیامبراسلام در این مورد می فرماید :
« هرگاه به کسی بدگمان شدی آن را تصدیق مکن یعنی به صرف گمان چیزیرا باور مدار »
چه بسیار آبروها و استعدادها و لیاقتها که در اثریک سوء ظن جزئی و بی اساس بر باد رفت و مردم را از نتایج سرمایه های اجتماعی و الهی محروم ساخت با اینکه همه می دانیم آبرو وحیثیت مسلمان محترم است و چه بسا مطالب قطعی که بدون مجوز شرعی نمی شود اظهار کرد هبرسد به مطالب حدسی که هیچ گونه سند شرعی و عقلایی ندارد
پیامبر اسلام می فرماید :
« خداوند خون ومال وآبروی مسلمان را محترم شمرده و سو ء ظن و شک به مسلمانان را تحریم فرموده است »
اصل صحت
در برابر بد گمانی و شک ، اصل صحت قرار دارد ، یعنی انسان بایداعمال مومنان را حمل بر صحت کرده و تا می تواند کار آنان را به خوبی توجیه کند مگر آنکه تمام راهها برای توجیه بسته باشد .
روایات زیر در مورد سوء ظن قابل تامل است :
کسی که بدبین است از همه وحشت دارد
کسیکه زیاد در مورد گناهان فکر می کندگناهان او را به سوی خود می کشد
برهر کس بد گمانی غلبه کند هر گونه صلح و صفا میان او و دوستانش از بین می رود
سو ء ظن و بد گمانی نسبت به انسان نیکوکار بدترین گناه و زشت ترین ستم است
داوری با استناد و اتکا به ظن و گمان از عدالت به دور است .
در ادامه به راههای جلوگیری از غیبت خواهیم پرداخت