امیر علی - لبیک اللهم لبیک
فرصتها در گذر است
چند روزی است که تمام پرده های میان خالق و مخلوق برداشته شده است ، حجابی که مخلوق به واسطه جهل ونادانی خود به وجود آورده
تا خدا را از یاد ببرد .
ولی از واسعه رحمت خداوند متعال به برکت این ماه پرده ها از میان رفته ، دست شیطان آن دشمن قسم خورده انسان بسته شده است و روزه نیز در این ماه مقدور شده است
واقعا چه زیباست که نفس کشید روزه دار تسبیح و خواب رزوه دار عبادت و چه بد که کسی توان درک این را ندارد
ماه رمضان ماه نزول قرآن ، شب قدر وما ادریک ما لیله القدر و مگر می شود شب قدر را درک کرد که توانایی توصیف آن را داشته باشی
همه اینها هست تا بنده لحظه ای به خود آید رو به خدای خود کند و زمزمه کند :
یا رب العفو العفو العفو
اللهم عجل لولیک الفرج
مقدمه
بسم الله الرحمن الرحیم
خدایا چنان کن که پایان کار تو خشنو گردی و ما رستگار
چند وقت پیش یکی از بچه ها ازقول یکی از بزرگان می گفت کسانی که امکانات برای استفاده از فضای اینترنت دارند چه خوب است که از این امکانات جهت تبلیغ و توسعه مسایل مذهبی به نحو احسن استفاده کنند .
این موضوع و همچنین کناره گیری این حقیر از مجموعه عطش باعث شد تا برای بیان و تبلیغ عقاید خویش وبلاگی را با محیطی جذابتر درست کنم
امیدوارم با دلگرمی شما بزرگواران و با عنایت خداوند متعال و یاری ائمه معصومین علیهم السلام در این راه موفق و ثابت قدم باشم
از همین جا و به همین وسسیله از کلیه دوستانی که می توانند به هرنحوی حقیر را دربه سامان رساندن این وبلاگ کمک کنند می خواهم که دست یاری حقیررا رد نکنند
خدایا همین عزت مرا بس که بنده تو باشم و همین افتخار بس که تو خدای من باشی
تو آنچنانی که من دوست دارم ، من را نیز آنچنان کن که تو دوست داری
اللهم عجل لولیک الفرج
پنهان کاری صالحان
علامه دوانی در اخر یکی از رساله هایش به خط خود نوشته :
شش چیز را پنهان کن که این از کارهای صالحان است :
فقر را چنان پوشیده دار که توانگرت شمارند .
صدقه را چنان در نهان بده که گویا بخیل هستی .
دشمنی را به طوری مخفی کن که دوستت پندارند .
خشم را آن سان در دل گیر که راضیت دانند .
نمازهای نافله را چنان کتمان کن که مقصرت شناسند
و درد را به قدری مستور دار که سالمت خیال کنند
امیرعلی
از خدا خواستم عادت های زشت را ترکم بدهد.
خدا فرمود:خودت باید آنها را رها کنی.
از او در خواست کردم فرزند معلولم را شفا دهد.
خدا فرمود:لازم نیست.روحش سالم است.جسم هم که موقت است.
از او خواستم لا اقل به من صبر عطا کند.
خدا فرمود:صبر حاصل سختی و رنج است.عطا کردنی نیست،آموختنی است.
گفتم مرا خوشبخت کن.
فرمود:نعمت از من ،خوشبخت شدن از تو.
از او خواستم مرا گرفتار درد و عذاب نکند.
فرمود:رنج از دلبستگی های دنیایی جدا و به من نزدیک ترت می کند.
از او خواستم تا روحم را رشد دهد.
فرمود:نه!تو خودت باید رشد کنی.من فقط شاخ و برگ اضافی ات را هرس
می کنم تا بارور شوی.
از خدا خواستم کاری کند که از زندگی لذت کامل ببرم.
فرمود:برای این کار من به تو زندگی داده ام.
از خدا خواستم کمکم کند تا همان قدر که او من را دوست دارد ،من هم دیگران را دوست بدارم.
خدا فرمود :آها!بالاخره اصل مطلب دستگیرت شد!
در زندگی همه چیز را از خدا بخواهید
که اگر برآورده شود نعمت است و اگر برآورده نشود حکمت است
و از غیر خدا چیزی نخواهید
که اگر برآورده شود منت است و اگر برآورده نشود ذلت