شبی برتر از هزار شب - لبیک اللهم لبیک
به مناسبت شب قدر
شبی برتر از هزاران شب
پروردگار من ، ای خالق من
خدای من ، ای نهایت رحمت ، ای انتهای گذشت
بار الها ای تمام خوبیها در برار تمام بدیها
از بازیهای روزگار سخت دلم گرفته آن چنان که گویی کوهی از درد در درون دلم جا گرفته تا آنجا که دیگر هیچ کاری را در توانم نمی بینم ، از بهترین دوستانم بدترین دشمنی ها دیدم ، از کریمان روزگار چه نامردیها که ندیدم ، نزدیکترین افراد به من دورترین
شده اند به من و در این وادی بی انتها ی غربت من بدبخت تو را خالق خودرا با آن همه عظمتی که داری فراموش کرده ام
چه جهلی بالاتر از این که تو را رها کرده ام و خود را نیز همینطور
که هرکسی که تو را فراموش کند خود را نیز فراموش کرده
آری من خود رانیز فراموش کرده ام ، فراموش کردم که از کجا آمده ام و به کجا خواهم رفت ، فراموش کردم ، فراموش کردم که چه ذره بی ارزشی هستم در برابر عظمت بی کران الهی هیچ هستم و از این فراموشی چه بد به خود مغرور شدم
استغفرالله ربی و اتوب علیه
مولای من ، از سویی چنان غرق در گناهم که گویی دیگر تمام راههای بازگشت را بر خود بسته و تمام پلهای توبه را پشت سر خود شکسته می بینم و از سویی چنان به فضل و کرمت امیدوارم که در جستجوی بهانه ای برای بازگشتن هستم و
چه بهانه ای زیباتر از شب قدر
شبی برای بازگشت و توبه و طلب مغفرت شبی که تمام درهای توبه در این شب به روی هر کسی باز است ، توبه ای که در این شب از کسی پذیرفته شود برای او همچون تولدی دوباره خواهد بود .
خدای من ، در طول یکسال تمام درهای جلوی من برایم بسته بود و امشب من حقیرانه با دلی پر از درد به سوی تو خواهم آمد
ای امید دل نا امیدان ، دستم را بگیر که دستگیر تو هستی
ای ارحم الراحمین ، رحمت خود ارزانی دار که بخشنده ترینی
ای غفار الذنوب در گذر که نو باید در گذری
یا الله بک یا الله بک یا الله بک یا الله
اللهم عجل لولیک الفرج