• وبلاگ : لبيك اللهم لبيك
  • يادداشت : شهادت حضرت علي
  • نظرات : 0 خصوصي ، 7 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    قبول باشه
    در شبهاي قدر به ياد ما هم بودي يا نه؟
    منکه تو نجف وقتي داشيم روي پشت بام حرم حضرت علي (ع) عکاسي ميکردم به ياد همه دوستان بودم.
    به من هم سر بزن.
    http://www.picnews.blogfa.com/

    طاعات قبول

    علي رفت و علي را با خود برد

    بيا اون طرفا خوشحال مي شم نظر بدي

    سلام عليكم.

    اميدوارم طاعات و عبادات تان قبول درگاه حضرت حق باشد و عاقبت به خير باشيد.

    دعا بفرماييد.

    به عزت و شرف لا اله الا الله

    علي ولي الله غريب و تنها رفت

    شهادت مولا رو تسليت مي گم

    سلام

    عباداتتون قبول

    آن گنج سعادت كه خدا داد به حافظ

    از يمن دعاي شب و ورد سحري بود

    خوشحال مي شم يه سري بهم بزنيد.

    و تو بي من چه داري هيچ!

    و تو با من چه كم داري عزيزم هيچ!

    براي درك آغوشم

    شروع كن يك قدم باتو

    تمام گامهاي مانده اش بامن

    تو اين شبهاي رحمت يه قدم كافيه. دعا يادتون نره

    به اميد ظهور دولت يار- پاك باشيد ور ستگار.

    سلام دوست عزيز و خوب من رويا هستم كه لطف كرده بودي در وبلاگ خاطرات يك زندگي برام نوشته بودي

    وبلاگ جالبي بود واقعاً اما يكي از معايبش اين بود كه وبلاگي فقط مذهبي بود البته من با مذهب - خدا - پيامبر- امامان نه تنها مشكلي ندارم بلكه خيلي هم دوسشون دارم ولي متاسفانه فقط از ديد مذهب نوشتن الان توي جامعه ما زياد طرفدار نداره

    راستش من به شما پيشنهاد ميكنم از ته دلتون و از مطالبي برخواسته از قلب پاكتون بنويسيد

    جذب درست انسانها به سمت خدا با زبوني كه طالب شنيدنش باشند

    الان ديگه زبون نصيحت - به مردم و حتي وبلاگ نويسا كارگر نيست بايد بازباني شيرين و شيوا در عين حال مردمي در مورد مطالب ديني هم نوشت البته اين نوشته من دليل نميشه كه شما فكر كنيد از نظر من شما بد مينويسيد اصلاً‏ و ابداً

    خواهش ميكنم منظور منو درك كنيد

    دوستتون دارم

    دلا بسوز كه سوز تو كارها بكند

    نياز نيمه شبي دفع صد بلا بكند

    امشب شب گرفتن برات است دعا بفرماييد

    ي پيرزنه بود كه چند تا بچه ينيم داشت

    روزي شون ي بز بود كه شير ميداد

    شيرش رو مي فروختن

    نون و غذا واسه بچه ها تهيه مي كردن

    وقتي شنيدن آقا شير براشون خوبه

    رزق بچه رو ازش گذشتن

    شير رو آوردن در خونه مولا

    يا علي عليه السلام